بالا رفتن و سالخوردگی با کم شدن فعالیتهای فیزیکی و افزایش بیماریهای مزمن همراه میشود که بهبود تغذیه تا حد زیادی قادر است از این مشکلات پیشگیری کند و یا آنها را کم کند. به همین دلیل یکی از مسائل مهم سالمندان، مسائل پزشکی و بهداشتی از بويژه وضعیت تغذیه آنهاست. با افزایش سن، نیاز آنها به انرژی کاهش یافته و تمایل به مصرف غذا کمتر میشود. در این صورت اگر انتخاب غذا درست انجام نگیرد، میزان دریافت مواد مغذی ضروری در آنها پایینتر از حد مورد نظر خواهد بود. عوامل مؤثر در ایجاد مشکلات تغذیه ای سالمندان بدین شرح می باشند:
۱ )عوامل فيزيکي: مانند کاهش کل انرژی مورد نیاز، بیماریهای مزمن، بیاشتهایی، تغییر حس چشایی، خرابی دندانها، بیتحرکی، ناتوانی جسمی، مشکلات گوارشی، تداخلات دارویی و یا تداخل غذا و داروها
۲ ) مشکلات روحی و روانی: افسردگی، تنهایی، از دست دادن همسر
۳ ) مشکلات اقتصادی: درآمد کم، کمبود امکانات برای تهیه و طبخ غذای مناسب و زندگی در آسایشگاه
نیازهای غذايي سالمندان میزان انرژی مورد نیاز : با افزایش سن میزان نیاز به انرژی کاهش مییابد که میتواند به دلیل کاهش فعالیت فيزيکي، کاهش توده عضلانی و فعال بدن باشد. در صورت دریافت مازاد بر نیاز انرژی مشکلات و عوارضی مانند چاقی، فشارخون، بیماریهای قلبیعروقی برای سالمند بوجود مي آيد. میزان نیاز به انرژی برای هر سالمند متفاوت بوده و براساس وزن، قد، شرایط فیزیکی و سلامتی وی محاسبه میشود.
میزان پروتئین مورد نیاز سالمندان : با بيشتر شدن سن علاوه بر کاهش توده عضلانی، ذخیره پروتئینی بدن نیز کاهش مییابد و میزان نیاز به پروتئین با افزایش سن نه تنها کاهش نیافته بلکه ثابت مانده و یا افزایش مییابد. بویژه در صورت ابتلا به بیماریها و یا عفونتها که این مسئله بسیار مهم میباشد. توصیه میشودچهل تا شصت درصد از انرژی دریافتی روزانه سالمندان از پروتئینها به ویژه پروتئینهای با کیفیت بالا تامین شود.
مواد غذاهایی مانند شير و بيسکويت، نان و خرما، نان و پنير، کيک، کلوچهها، ميوه يا آبميوه و يا انواع شربتهاي خانگي، انواع خشکبار مثل بادام، گردو، پسته، کشمش، برگه، توت خشک بهعنوان ميانوعده براي کودکان بسيار مناسب هستند مهمترین دوران زندگی که عوامل تغذیه در آن از اهمیت ویژهای برخوردار است، دوران رشد است. بنابراین در سنین کودکی و نوجوانی بیش از هر دوران دیگری در زندگی باید مراقب وضعیت تغذیه بود. تغذیه مناسب در این دوران باعث بهبود روند رشد و تکامل و همچنین افزایش کارایی فکری و عملی فرد خواهد شد. تغذیه بد، علاوه بر ایجاد عوارض در عوامل فوق، میتواند عوارض غیرقابل برگشتی برای سالهای بعدی عمر نیز در بر داشته باشد. بسیاری از بیماریهای مزمن در سنین بزرگسالی از تغذیه اشتباه دوران کودکی و نوجوانی منشا میگیرد.
چاقی، بیماریهای گوارشی، برخی حساسیتها، گرفتگی زودرس و پیشرفته سرخرگها، برخی سرطانها و چند بیماری تحلیلرونده دیگر، از این مانند بیماریها هستند. بنابراین هر چه سن فرد پايينتر و مرحله رشد او سریعتر باشد به مراقبتهای تغذیهای بیشتری نیاز دارد؛ به عنوان مثال، سوءتغذیه در سنین کمتر از ۱۸ ماهگی، علاوه بر اختلال رشد، عوارض غیرقابل برگشتی بر سیستم اعصاب مرکزی و بهره هوشی فرد ایجاد میکند.
تغذیه مناسب از سنین پایین می تواند به رشد در سال های اول عمر، رشد ذهنی و جسمانی در سال های بعدی عمر و همچنین به پیشگیری از بسیاری بیماری ها مانند پوکی استخوان ، بیماری های قلبی، برخی سرطان ها، چاقی مفرط و دیگر بیماری های خطرناک دوران بزرگسالی کمک کند. همچنان که کودک وارد دوران نوجوانی می شود یک برنامه تغذیه مناسب، وی را برای پاسخگویی به نیازهای رشد سریع آماده می سازد.
دوره حساس دیگر از نظر اهمیت تغذیه، دوران بلوغ است که به دلیل جهش سریع رشد، تغذیه مناسب اثرات مثبت فراوان و تغذیه نامناسب عوارض متعددی بر رشد و وضعیت فکری و روحی در برخواهد داشت.
از سوی دیگر عادات غذایی هر فرد از زمان کودکی شکل میگیرد و با ایجاد عادات مناسب غذایی از سنین پایین تا حد زیادی میتوان به دستیابی به یک تغذیه صحیح و بهداشتی تا دوران بزرگسالی کمک کرد. میزان انرژی لازم در سنین مختلف بر اساس میزان رشد فرق دارد.
هرقدر استخوانها در دوران کودکی از تراکم بالاتري برخوردار باشند آمادگی بیشتری برای حمایت از رشد سریع نوجوانی خواهند داشت وحتی این موضوع برای دوره از دست دادن توده استخوانی (پوکی استخوان) در سنین میانسالی و پيري نیز تاثیر دارد. به بیان دیگر، وضعیت تغذیه در دوران کودکی نه تنها برای همان دوران، بلکه برای دوران نوجوانی و مابقی سالهای زندگی نیز تاثیر دارد.
قبل از دوران نوجوانی، مقداری از مواد مغذی در بدن ذخیره میشوند. در زمان جهش دوران بلوغ چون مواد غذایی دریافتی جوابگوی نیازهای رشد سریع نوجوانان نخواهد بود، بدن از ذخایر دوران کودکی استفاده مینماید. بهترین مثال در این مورد کلسیم است.
در طول زندگی، بسته به میزان رشد، میزان فعالیت، جنسیت و عواملی مانند، نیازهای تغذیه ای تفاوت می کند. همچنین نیازهای تغذیه ای از فردی تا فرد دیگر متفاوت بوده ولی پیروی از اصول کلی تغذیه صحیح برای همه افراد قابل تعمیم است… مهم ترین دوران زندگی که عوامل تغذیه در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است، دوران رشد است. بنابراین در سنین کودکی و نوجوانی بیش از هر دوران دیگری در زندگی باید مراقب وضعیت تغذیه بود. تغذیه مناسب در این دوران باعث بهتر شدن روند رشد و تکامل و همچنین افزایش کارایی فکری و عملی فرد خواهد شد. تغذیه نامناسب، علاوه بر ایجاد اختلال در عوامل فوق، می تواند عوارض غیرقابل برگشتی برای سال های بعدی عمر نیز در بر داشته باشد. بسیاری از بیماری های مزمن در سنین بزرگسالی از تغذیه اشتباه دوران کودکی و نوجوانی سرچشمه می گیرد.